روستاي اسکندري

چرا عصبانيت امريکا از سپاه سر ريز شد؟

بالاخره همسويي جنگ‌طلبان حاکم بر کاخ سياه و صهيونيست‌ها موجب شد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در ليست تروريستي آن‌ها قرار گيرد. اين تصميم امريکايي‌ها را صرفاً نمي‌توان امري شتاب‌زده و احساسي تلقي کرد. آنچه امريکا اعلام کرد نتيجه عقده حقارت و ناکامي 40 ساله‌اي است که دژ استوار سپاه در حفاظت همه‌جانبه از هويت و استقلال ايران و غرب آسيا به ارمغان آورده است. بدون ترديد امريکا سپاه را عامل ناکامي همه طراحي‌ها و دسيسه‌هاي خود در خاورميانه از يک سو و ماندگاري نظام جمهوري اسلامي از سوي ديگر مي‌داند. وقتي رئيس‌جمهور يک ابرقدرت که 7 تريليون دلار در خاورميانه هزينه کرده است با هواپيماي چراغ خاموش و شبانه در يک فرودگاه متروکه در عراق مي‌نشيند، مي‌توان فهميد که سوزش اين درد و حقارت از کجا ناشي مي‌شود. اما به‌دور از تعلقات و عواطف ملت ايران نسبت به نهاد مقدس سپاه، واقعاً علت اقدام امريکا چيست؟ در نگاه اول همه بر اين باورند که سپاه عامل اخراج امريکا از خاورميانه و ناکام گذاشتن تروريست‌ها در منطقه اسلامي است، اما اين صرفاً بخشي از پازل ناکامي امريکا از سوي سپاه است.
1- امريکا با جنگ اطلاعاتي، امنيتي، رسانه، رواني و سايبري به ميدان مبارزه با نظام آمده است. مواجهه هوشمندانه با پروژه نفوذ و سلسله جاسوسي‌هاي امريکا و مقابله با يارگيري امريکا در درون ايران از سوي سپاه انجام شده است. راهبرد فروپاشي از درون از طريق جنگ رواني و اقتصادي و نفوذ جرياني و فردي تاکنون با محوريت سپاه خنثي شده است.
2- سپاه در همه دوران تحريم توانسته است شعله کار و توسعه را در کشور فروزان نگه دارد. در اوج تحريم از پالايشگاه تا راه‌آهن و جاده و گازرساني، سد و. از سوي سپاه انجام شده است. سپاه از عوامل اصلي ضربه‌گيري تحريم‌هاي امريکا عليه ايران بوده است که خودکفايي بنزين آخرين شاهکار اين جريان مقدس و مردمي
است.
3- سپاه و جريان مردمي وابسته به آن در جهان اسلام، محيط خاورميانه اسلامي و خليج فارس را براي امريکا ناامن کرده است. کشتي‌هاي آنان را کنترل مي‌کند. بر مقر‌هاي امريکا در عراق و سوريه و حاشيه جنوبي خليج فارس تا افغانستان اشراف دارد و اين اشراف و اقتدار کاخ سفيد را به ديوانگي کشانده است.
4- سپاه در 15 سال گذشته پروژه‌هاي دولت‌سازي، ملت‌سازي، افزايش امنيت صهيونيست‌ها، تجزيه جهان اسلام، تسلط بر منافع برخي کشور‌هاي اسلامي و رشد تروريسم در غرب آسيا را ناکام گذاشته است لذا بايد واکنش به اين حقارت را درک کرد.
5- سپاه محور بازدارندگي دفاعي در حوزه موشکي رسانه‌اي و جنگ رواني است که در تعبير حضرت امام در شهريور 1367 اينگونه آمده است: «شما (سپاه) پرچمداران عزت مسلمين و سپر حوادث اين کشوريد.» اين پرچم عزت هنوز در دست قدرتمند فرزندان ملت در سپاه است و عزيز بودن ملت ايران و اصرار بر استقلال و هويت خويش به‌صورت طبيعي سردمداران متکبر کفر و استکبار را به بي‌حوصلگي کشانده است.
6- سپاه آچار فرانسه ملت ايران و سنگ زيرين آسياب در همه حوادث و پديده‌ها است. در هر گوشه‌اي خلأيي ايجاد شود همه چشم‌هاي مردمي و دولتي به سپاه دوخته مي‌شود. از دور زدن تحريم تا مقابله با قاچاق، از سيل‌زدايي تا آبرساني، از زله تا مقابله با تروريسم با محوريت سپاه انجام مي‌شود. اين عملکرد باعث شده است پروژه‌هاي براندازي همه‌جانبه با ناکامي مواجه و عصبانيت امريکا غليان نمايد.
بدون ترديد نظام جمهوري اسلامي و همه نخبگان و اجزاي حاکميت در مقابله با اين ظلم آشکار به ميدان خواهند آمد و مقابله به مثل خواهند کرد. اگر قرار است اين اقدام صرفاً عمليات رواني باشد بايد متناسب با آن در سراسر خاورميانه عمليات رواني طراحي کرد. اگر قرار است حمله به همه مراکز سپاه با اين تصميم موجه جلوه نمايد، حمله به همه نقاط نيرو‌هاي امريکايي – صهيونيستي در خاورميانه بايد موجه و به رسميت شناخته شود. شرط اين مهم نترسيدن از دشمن است که امام راحل فرمود: «راهي جز مبارزه نمانده است. چنگ و دندان ابرقدرت‌ها خصوصاً امريکا را خرد مي‌کنيم تا پيروز شويم يا شهيد که در مکتب ما هر دو پيروزي است.»، اما راه سازش و عزت‌سوزي بن‌بست است. انتخاب زمان اين اقدام در آستانه روز پاسدار و همزمان با انتخابات صهيونيست‌ها مي‌تواند پيام ديگري داشته باشدکه ميوه آن توسط نتانياهو به رقبا فروخته شود، اما اين اقدام قطعاً موجب وحدت و همدلي درون ايران و انسجام بسيج جهاني اسلام در سرزمين‌هاي اسلامي خواهد شد. ايرانيان مردان مولد فرصت از تهديد هستند و اين را در 40 سال گذشته اثبات کرده‌اند.

مشخصات

جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید

استفتائات جديد از مقام معظم رهبري

استفتائات جديد ( اسفند ماه)
2 /اسفند/ 1397
اشتباه در تشخيص مسافت شرعي
سؤال 1: اگر کسي در ماه رمضان قبل از ظهر به قصد پيمودن مسافت شرعي يا رفتن به نقطه اي که گمان مي کرده به مقدار مسافت شرعي
است، از شهر خارج شود و پس از طي مسافت، افطار کند و به شهر بازگردد، ولي بعد از چند روز متوجه شود به مقدار مسافت شرعي نبوده
است، آيا علاوه بر قضاي روزه، کفاره هم واجب آمده است؟
جواب: فقط قضاي روزه واجب است.
تجسس در تلفن همراه همسر
سؤال 2: اگر کسي گوشي همسرش را چک کند و پيغامهايي را که با خانم ها و آقايان داشته بخواند، شرعاً اشکال دارد؟
جواب: بدون اذن و رضايت ايشان جايز نيست.
نگفتن عيوب جنس به خريدار
سؤال 3: برخي قطعات اتومبيل بنده به صورت حرفه اي تعويضيا تعمير شده است. اگر هنگام فروش در صورت عدم سؤال خريدار ، جزئيات
آن را به خريدار اعلام نکنم، معامله و پول حاصل از آن چه حکمي دارد؟
جواب: در فرض سؤال معامله صحيح بوده و مال به دست آمده حلال است .
استفاده از نقر? آميخته به طلا براي مرد
سؤال 4: بنده انگشترهايي به مشتريان خود مي فروشم که از ترکيب طلا و نقره ساخته شده است. با توجه به حرمت استفاده از انگشتر طلا براي
آقايان، براي آنکه حرمت آن برطرف شود، حداکثر چند درصد انگشتر طلا باشد، استفاد? از آن براي آقايان اشکال ندارد؟
جواب: اگر طلاي موجود در آن به قدري کم باشد که عرفا به آن انگشتر طلا نمي گويند، استفاد? از آن براي مرد اشکال ندارد.
استفاده از کراوات در عروسي
سؤال 5: آيا استفاده از کراوات در شب عروسي اشکال دارد؟
جواب: به طور کلي پوشيدن لباسهايي که پوششو لباسغير مسلمانان محسوب مي شود و استفاد? از آن ترويج فرهنگ منحط و معاند غربي
محسوب مي شود، جايز نيست .
وضو و غسل بعد از تتو
سؤال 6: زني که تتو انجام داده و ابرويش زخم يا جراحت دارد، مي تواند به جاي وضو يا غسل، تيمم کند؟
جواب: اگر روي زخم باز است و آب براي آن ضرر ندارد، بايد طبق معمول وضو و غسل انجام دهد و آن را بشويد، و اگر آب براي آن ضرر دارد،
بايد اطراف آن را بشويد و احتياط آن است که اگر ضرر نداشته باشد، روي آن دست تر بکشد.
مستطيع شدن زن در صورت مطالب? مهريه
صفحه 1 / 2سؤال 7: اگر مهري? زن براي مخارج حج واجب کفايت کند، حج بر او واجب است و بايد مهريه را از شوهرش مطالبه کند؟
جواب: در صورتي که شوهر توانايي پرداخت مهريه را نداشته باشد، زن نمي تواند مهريه را مطالبه کند و مستطيع نيست، ولي اگر شوهر تمکّن
دارد و مطالب? مهريه براي زن مفسده اي ندارد، واجب است مهريه را مطالبه کند و به حج برود و اگر مطالب? آن براي او مفسده داشته باشد مثل
اينکه منجر به نزاع و طلاق شود، مستطيع نيست و واجب نيست مطالبه کند.
خمس مستمرّي
-س 8: پدر من کارمند بود و مدتي است که فوت شده و حقوق مستمري او ماهيانه بين من و مادرم به صورت جداگانه به حسابمان واريز مي
شود، آيا بايد خمس آنرا بدهيم؟
جواب: پرداخت خمس مستمري واجب نيست .
قرض ربوي
سؤال 9: مادرم قصد دارد پولي را به شخصي قرضبدهند و اين شخصگفته ماهانه مبلغي از سود درآمدشرا به مادرم ميدهد و از دادن اين
سود هم راضي است، آيا عمل مذکور ايراد دارد يا اينکه ربا حساب مي شود؟
جواب: قرضبه شرط سود، ربا و حرام است، لکن اگر ضمن قرضشرط نشود که سود بدهد و قرضمبني بر پرداخت سود نباشد، در صورتي که
قرض گيرنده با رضايت خود مبلغي را اضافه بپردازد، اشکال ندارد، همچنين اگر دريافت سود ضمن يکي از عقود شرعي، مانند مضاربه يا
مشارکت باشد، اشکال ندارد .

مشخصات

جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید

حاج قاسم وگام دوم انقلاب

حاج قاسم و گام دوم انقلاب(يادداشت ميهمان)

يکي از روزهاي منتهي به عمليات سرنوشت‌ساز حلب حاج قاسم سليماني رزمندگان را جمع کرده بود و برايشان صحبت مي‌کرد. به آنها مي‌گفت سعي کنيد روي پاي خودتان باشيد. تلاش کنيد خَلَف صالحي براي پيشينيانتان باشيد و.
در اثناي صحبت‌هاي حاج قاسم يکي از برادران مدافع حرم که ظاهرا حاج قاسم را نمي‌شناخت از انتهاي جمعيت بلند شد و فرياد زد: حاج آقا تو که اين قدر ما را موعظه مي‌کني خودت گروه چندي؟ ما همه مات مانده بوديم. از شدت تعجب و ناراحتي زبانمان بند آمده بود. تا آمديم خودمان را جمع و جور کنيم و حرفي بزنيم ديديم حاج قاسم شروع کرد به جواب دادن: من گروه صفر هستم.‌ گريه مي‌کرد و مي‌گفت: من هنوز لياقت پيدا نکردم.
گروه تروريستي تکفيري داعش شش سال بر گرده مردم مظلوم منطقه سوار شد و شيره جانشان را مکيد. صد‌ها هزار کيلومتر مربع از اراضي اين کشورها را همراه با هزاران روستا، شهر و مراکز مهم استاني به تصرف درآورد و هزاران کارگاه و کارخانه و زيرساخت‌هاي مهم اين کشور‌ها از جمله، راه‌ها، پل‌ها، پالايشگاه‌ها، چاه‌ها و خطوط نفت و گاز و نيروگاه‌هاي برق و موارد ديگري از اين نوع را تخريب نمودند و شهرهاي مهمي همراه با آثار گرانبهاي تاريخي و تمدن ملي آنها را با بمب‌گذاري از بين برده و يا سوزاندند.
سردار سليماني که بي‌شک نقش اول جبهه مقابل داعش است وقتي پس از شش سال نبرد نفس‌گير با آنها در عراق و سوريه خواست پايان اين شجره خبيثه را اعلام کند از همه گفت؛ اما از خودش نگفت. از تلاش مجاهدان افغان و ايراني و سوري و لبناني تشکر کرد و نوبت به خودش که رسيد خطاب به رهبر انقلاب گفت: حقير به عنوان سرباز مکلف شده از جانب حضرت‌عالي در اين ميدان، با اتمام عمليات آزادسازي بوکمال آخرين قلعه داعش با پايين کشيدن پرچم اين گروه آمريکايي – صهيونيستي و برافراشتن پرچم سوريه، پايان سيطره اين شجره خبيثه ملعونه را اعلام مي‌کنم و در انتها جبهه شکر به آستان الهي ساييد.
وقتي مردم به پاس اين مجاهدت‌هاي خالصانه، زبان به سپاس از حاج قاسم گشودند عده‌اي با عجله به ميدان آمدند که پيروزي بر داعش بايد در کارنامه ما ثبت شود، مگر نه آن است که بودجه نظامي کشور را دولت مي‌دهد. و البته که مردم فاصله بين پول دادن و جان بر کف گرفتن، فاصله کنج عافيت نشستن و دل به درياي خطر زدن را خوب مي‌دانند.
سردار سرافراز ما وقتي براي سخنراني به دانشگاه کرمان رفت و ديد تصاويرش را در سطح شهر کرمان نصب کرده‌اند پشت تريبون آمد و با ناراحتي به اين کار اعتراض کرد و باز متواضعانه گفت: «من بچه دهاتي هستم، بچه عشايري هستم، بچه فقيري هستم و ظرفيت من اين کارها نيست.»
در همان روزها که ديپلمات‌هاي ما در مذاکرات برجام شش دانگ حواسشان به اين بود که دکمه‌هاي لباسشان را از بالا ببندند يا از پايين تا قواعد ديپلماتيک به هم نخورد و سرگرم نوشيدن قهوه در هتل کوبورگ و هتل اينترکنتيننتال و کجا و کجا بودند حاج قاسم در تنور داغ حلب و موصل و. مشغول جهاد بود. ديپلمات‌ها هر روز در برابر خواسته‌هاي غربي‌ها کوتاه مي‌آمدند و حاج قاسم هر روز عزت‌مندانه کار جهاد را پيش مي‌برد. آن زماني که تهديدات توييتري و پرت کردن خودکار ديپلمات‌هاي ما و جمله معروف «هيچ وقت يک ايراني را تهديد نکن» شده بود تيتر اول رسانه‌ها و به عنوان نماد عزت ملي در شبکه‌هاي اجتماعي دست به دست مي‌شد، حاج قاسم بي‌ سر و صدا داشت قدم قدم داعش را از کشورهاي مسلمان و مرزهاي ايران دور مي‌کرد و البته نه در تيترِ يک رومه‌ها خبري از او بود و نه در شبکه‌هاي اجتماعي. وقتي به برجاميان نشان لياقت و مديريت عطا مي‌شد کسي نامي از حاج قاسم نمي‌شنيد.
از آن همه هياهوي رسانه‌اي و برو و بيا و تيتر اول و. تنها نوزاد ناقص‌الخلقه‌اي به نام «اينستکس» به دنيا آمد و از مجاهدت‌هاي مخلصانه حاج قاسم پاک شدن تمام اراضي دو همسايه مهم و استراتژيک ايران يعني عراق و سوريه.
وقتي قرار بود مردم ايران محصول حمايت‌هاي جانانه‌شان از مقاومت را در کنار حضور گرم بشار اسد در تهران جشن بگيرند ماجراي استعفا و نرفته بازگشتن، کام مردم را تلخ کرد و باز هم اجازه داده نشد عظمت کار حاج قاسم ديده شود. اما او که اساسا به دنبال اين بازي‌هاي بچه‌گانه نيست کريمانه از اين خطا گذشت و در حمايت از وزير مستعفي سخن گفت.
حالا پس از شش سال مذاکره و جهاد، طرفداران مذاکره در تلاشند دامان خودشان را از اين نوزاد ناقص‌الخلقه پاک کنند و آن را به يکديگر پاس بدهند و مجاهدانِ ما، عراق پاک‌شده از لوث داعش را به ضميمه احساس دين مردم و مسئولان عراقي به نظام جمهوري اسلامي، تقديم دولتمردان کردند تا در امنيت کامل با آنها وارد مذاکره شوند و قراردادهاي ميليارد دلاري امضاء کنند. از هر دو جمله‌اي که مسئولان عراقي در اين مذاکرات به زبان مي‌آورند يک جمله‌اش تقدير از نظام جمهوري اسلامي است بابت ايستادگي در کنار مردم عراق در برابر داعش و اين مطلب نقش پر رنگ حاج قاسم را در مذاکرات برجسته مي‌کند. دولتمردان ما که از زمين شوره‌زار اروپا چيزي عايدشان نشد امروز سخت مشغول درو کردن محصولي هستند که حاج قاسم کاشته است و انصافا هم گل کاشته است.
و اما باز اينجا هم آن‌که هياهو دارد همان کساني‌اند که سرعت نگارششان در توييتر بالاتر است. و باز سردار سرافراز ما غايب ميدان است. مثالِ حاج قاسم، مثالِ کوهنوردي است که پير از پا افتاده‌اي را کول گرفته است و با سختي به نوک قله رسانده است. پرچم را بر فراز قله زده است و بعد هم متواضعانه پيرمرد را به پرچم تکيه مي‌دهد، خودش پشت دوربين مي‌رود از اين افتخار عکس مي‌گيرد و آن را به خبر اول رسانه‌ها تبديل مي‌کند.
بي‌جهت نيست وقتي رهبر انقلاب نشان ذوالفقار را به سردار سليماني عطا کردند فرمودند: «مجاهدت‌هاي در راه خدا با اين چيزها قابل مقابله و قابل جبران نيست. آنچه در برابر مجاهدت در راه خدا وجود دارد و خداي متعال در مقابل تقديم کردن و روي دست گرفتن جان و مال در راه خدا قرار داده، بهشت است، رضاي خدا است.» ايشان مدل شخصيتي حاج قاسم را مي‌شناسد. قدر زر زرگر شناسد.
براي پيمودن گام دوم انقلاب به چنين انسان‌هايي نياز داريم. حوزه و دانشگاه و خانواده و آموزش و پرورش بايد همت کنند مدل شخصيتي حاج قاسم را تحليل کنند و نقاط افتراق آن را با مدل شخصيتي ديگران برجسته کنند و براي گام دوم چنين انسان‌هايي تربيت کنند. اگر در هر کدام از عرصه‌هاي اقتصاد و فرهنگ و سياست و. تعداد محدودي حاج قاسم داشته باشيم قطعا گام دوم را با صلابت و استوار برخواهيم داشت هر چند از ديگران فراوان در اين کشور باشند. بايد به فرزندانمان بياموزيم از زاويه ديد او به دنيا بنگرند.

حميد وحيديان

مشخصات

جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید

زندگي نامه حضرت علي اکبر

درسنّ شريف حضرت علي اکبر به هنگام شهادت، اختلاف است. برخي مي گويند هجده ساله، برخي مي گويند نوزده ساله و عده اي هم مي گويند بيست و پنج ساله بود.
ابوالفرج اصفهاني از مغيره روايت كرد: روزي معاويه بن ابي سفيان به اطرافيان و هم نشينان خود گفت: به نظر شما سزاوارترين و شايسته ترين فرد امت به امر خلافت كيست؟ اطرافيان گفتند: جز تو كسي را سزاوارتر به امر خلافت نمي شناسيم! معاويه گفت: اين چنين نيست. بلكه سزاوارترين فرد براي خلافت، علي بن الحسين(ع)است كه جدّش رسول خدا(ص) مي باشد و در وي شجاعت و دليري بني هاشم، سخاوت بني اميه و فخر و فخامت ثقيف تبلور يافته است. نقل است روزي علي اكبر(ع) به نزد والي مدينه رفته و از طرف پدر بزرگوارشان پيغامي را خطاب به او ميبرد، در آخر والي مدينه از علي اكبرسئوال كرد نام تو چيست؟ فرمود: علي سئوال نمود نام برادرت؟ فرمود: علي آن شخص عصباني شد، و چند بار گفت: علي، علي، علي، « ما يُريدُ اَبُوك؟ » پدرت چه مي خواهد، همه اش نام فرزندان را علي مي گذارد، اين پيغام را علي اكبر(ع) نزد اباعبدالله الحسين (ع) برد، ايشان فرمود : والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر به من عنايت كند نام همه ي آنها را علي مي گذارم و اگر دهها فرزند دختر به من عطا، نمايد نام همه ي آنها را نيز فاطمه مي گذارم.
درباره شخصيت علي اكبر(ع) گفته شد، كه وي جواني خوش چهره، زيبا، خوش زبان و دلير بود و از جهت سيرت و خلق و خوي و صباحت رخسار، شبيه ترين مردم به پيامبر اكرم(ص) بود و شجاعت و رزمندگي را از جدش علي ابن ابي طالب (ع) به ارث برده و جامع كمالات، محامد و محاسن بود.
روز عاشورا وقتى اذن ميدان طلبيد و عازم جبهه پيكار شد، امام حسين (ع) چهره به آسمان گرفت و گفت:«اللّهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز اليهم غلام اشبه الناس برسولك محمد خلقا و خلقا و منطقا و كنا اذا اشتقنا الى رؤية نبيك نظرنا اليه.».
شجاعت و دلاورى حضرت على اكبر(ع) و رزم آورى و بصيرت دينى و سياسى او، در سفر كربلا بويژه در روز عاشورا تجلى كرد. سخنان و فداكاريهايش دليل آن است. وقتى امام حسين (ع) از منزلگاه «قصر بنى مقاتل» گذشت، روى اسب چشمان او را خوابى ربود و پس از بيدارى «انا لله و انا اليه راجعون» گفت و سه بار اين جمله و حمد الهى را تكرار كرد. حضرت على اكبر (ع) وقتى سبب اين حمد و استرجاع را پرسيد، حضرت فرمود: در خواب ديدم سوارى مي ‌گويد اين كاروان به سوى مرگ مي ‌رود. پرسيد: مگر ما بر حق نيستيم؟ فرمود: چرا. پس گفت: «فاننا اذن لا نبالى ان نموت محقين» پس باكى از مرگ در راه حق نداريم!
در روز عاشورا پس از شهادت ياران امام، اولين كسى كه اجازه ميدان طلبيد تا جان را فداى دين كند، او بود. اگر چه به ميدان رفتن او بر اهل بيت و بر امام بسيار سخت بود، ولى از ايثار و روحيه جانبازى او جز اين انتظار نبود. وقتى به ميدان مي ‌رفت، امام حسين (ع) در سخنانى سوك به آستان الهى، آن قوم ناجوانمرد را كه دعوت كردند ولى تيغ به رويشان كشيدند، نفرين كرد. على اكبر چندين بار به ميدان رفت و رزمهاى شجاعانه ‌اى با انبوه سپاه دشمن نمود. پس از شهادت، امام حسين (ع) صورت بر چهره خونين حضرت على اكبر (ع) نهاد و دشمن را باز هم نفرين كرد: «قتل الله قوما قتلوك.».
در روايتي به نقل از شيخ جعفر شوشتري در كتاب خصائص الحسينيه آمده است: اباعبدالله الحسين هنگامي كه علي اكبر را به ميدان مي فرستاد، به لشگر خطاب كرد و فرمود:« يا قوم، هولاءِ قد برز عليهم غلام، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله. اي قوم، شما شاهد باشيد، پسري را به ميدان مي فرستم، كه شبيه ترين مردم از نظر خلق و خوي و منطق به رسول الله (ص) است بدانيد هر زمان ما دلمان براي رسول الله(ص) تنگ مي شد نگاه به وجه اين پسر مي كرديم. با اين كه حضرت علي اكبر(ع) به سه طايفه معروف عرب پيوند و خويشاوندي داشته است، با اين حال در روز عاشورا و به هنگام نبرد با سپاهيان يزيد، هيچ اشاره اي به انتسابش به بني اميه و ثفيف نكرد، بلكه هاشمي بدون و انتساب به اهل بيت(ع) را افتخار خويش دانست و در رجزي چنين سرود:
أنا عَلي بن الحسين بن عَلي
نحن بيت الله آولي يا لنبيّ
أضربكَم با لسّيف حتّي يَنثني
ضَربَ غُلامٍ هاشميّ عَلَويّ
وَ لا يَزالُ الْيَومَ اَحْمي عَن أبي
تَاللهِ لا يَحكُمُ فينا ابنُ الدّعي
وي نخستين شهيد بني هاشم در روز عاشورا بود و در زيارت شهداي معروفه نيز آمده است:السَّلامُ عليكَ يا اوّل قتيل مِن نَسل خَيْر سليل.
علي اكبر(ع) درنبرد روز عاشورا دويست تن از سپاه عمر سعد را در دو مرحله به هلاكت رسانيد و سرانجاممرّه بن منقذ عبدي بر فرق مباركش ضربتي زد و او را به شدت زخمي نمود. آن گاه ساير دشمنان، جرأت و جسارت پيدا كرده و به آن حضرت هجوم آوردند و وي را آماج تيغ شمشير و نوك نيزه ها نمودند و مظلومانه به شهادتش رسانيدند.
امام حسين(ع) در شهادتش بسيار اندوهناك و متأثر گرديد و در فراقش فراوان گريست و هنگامي كه سر خونين اش را در بغل گرفت، فرمود:ولدي علي عَلَي الدّنيا بعدك العفا.
فرز ندم علي ،ديگر بعد از تو اف بر اين دنيا
حضرت على اكبر (ع)، نزديكترين شهيدى است كه با امام حسين«ع» دفن شده است. مدفن او پايين پاى ضريح مقدس اباعبد الله الحسين«ع»، در کربلاي معلّي قرار دارد.

مشخصات

جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید

حضرت علي اکبر (ع) در کلام امام خميني (ره)

حضرت امام خميني (قدس سره) در درس اخلاقشان فرمودند: تمام مدايح و گفتار اهل بيت (عليهم السلام) خصوصاً حضرت اباعبدالله (عليه السلام) در مورد حضرت علي اکبر (عليه السلام) حاکي از اين است که اگر علي اکبر (عليه السلام) در کربلا به شهادت نمي رسيد، خود، امام « مفترض الطاعه » مي بود. ( يعني امامي که اطاعت او واجب است) . در اين مختصر بهتر است به يک نمونه از کرامات ايشان بپردازيم:
فردي به نام حاج عبدعون، برادرش را که به مرض سختي دچار شده بود نزد حافظ الصحه، يکي از سه پزشک معروف کربلا مي برد. پس از چند ماه معالجه سودي نمي کند و هر روز حال او بدتر مي شود عبدعون نزد پزشک مي رود و سخنان زشتي به او مي گويد و خطاب مي کند که:اسمت خيلي بزرگ است ولي از معالجه تو سودي نديديم. بعد بدون خداحافظي مي رود. ولي بر خلاف انتظار از آن روز به بعد حال برادرش بهتر مي شود و يک دفعه شفا مي يابد. نزد حافظ الصحه مي رود و عذر خواهي مي کند.
طبيب مي گويد: بنشين تا برايت بگويم. من بعد از سخنان تو خيلي دل شکسته شدم. ظهر، هنگام اداي نماز به حضرت علي اکبر (عليه السلام) متوسل شدم و عرض کردم اي نور چشم حسين (عليه السلام) تو را به حق پدرت قسم مي دهم که شفاي اين مريض را از خدا بخواه. ديدي چگونه به من توهين کرد؟ بسيار گريه کردم. همان شب در خواب خدمت آقا علي اکبر (عليه السلام) شرف ياب شدم عرض ادب کردم و همان مطلب را تکرار کردم. فرمودند: من شفاي آن مريض را از خدا خواستم و از هاتفي شنيدم که « اين مريض مردني است و تا نه روز ديگر ميميرد ولي به برکت دعا و شفاعت شما خدا با شفاي او سي سال به عمرش افزوده است و از همين ساعت او را شفا داديم.» آن مرد سي سال ديگر عمر کرد و در هفتاد سالگي در گذشت. وصيت کرد پيکرش را پايين پاي حضرت علي اکبر (عليه السلام) دفن کنند.
منبع:کتاب «خورشيد جوانان»

مشخصات

جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید

چشم انداز بازار ارز

چشم‌انداز نرخ ارز در بازار آزاد

بازار ارز همچنان وضعيت ملتهبي را تجربه مي‌کند. قيمت دلار آمريکا (يکشنبه 15 ارديبهشت) براي ساعاتي در معاملات نقدي بازار آزاد، حتي به بيش از 15 هزار تومان رسيد. در رابطه با نرخ ارز، يک احتمال اين است که تثبيت نرخ دلار آمريکا در کانال 15 هزار توماني، فضا را براي جهش نرخ ارز در ماه‌هاي آينده مهيا کند. در روزهاي آينده، در صورتي که بانک مرکزي نتواند با مداخله به موقع، قيمت دلار را وادار به عقب‌نشيني به کانال 14 هزار توماني و 13 هزار توماني کند، ممکن است بخشي از نقدينگي سرگردان به بازار ارز هجوم ببرد و يک بار ديگر باعث جهش قيمت‌ها در اين بازار شود. برخي بر اين عقيده‌اند که نقدينگي به دليل عدم شناسايي سود قابل توجه در بازار ارز، از اين بازار خارج شده و به سمت بازارهايي نظير بورس حرکت کرده است. اين تحليل تا حدي درست است و تاکنون در سال 98، بازدهي بازار بورس بيشتر از بازار بوده است. با اين حال، اگر به سرعت جلوي رشد قيمت‌ها در بازار ارز گرفته نشود، اين احتمال وجود دارد که بخشي از بهمنِ نقدينگي سرگردان به سمت بازار ارز هجوم ببرد.

متاسفانه برخي دولتمردان با مطرح کردن سايه خيالي جنگ در پي سرپوش گذاشتن بر سوءمديريت اقتصادي در دولت هستند.
وظيفه دولت در جنگ اقتصادي کنوني فقط حرف زدن و تشکيل کميته نيست،بلکه بايد با مديريت جهادي و کار شبانه‌روزي ضمن رصد نقاط ضعف اقتصادي، با بهره‌مندي از توانمندي‌هاي بومي و داخلي کشور به اصلاح نقاط ضعف پرداخت.
مثلا براي مقابله با گراني‌ها و گران‌فروشي‌ها نهادهاي نظارتي عديده‌اي مانند ستاد تنظيم بازار، سازمان حمايت از توليدکننده و مصرف‌کننده، سازمان تعزيرات و. در يک هماهنگي کلان بايد از اقدامات موازي پرهيز کرده و شبانه‌روزي به‌طور قاطع با گرانفروشان برخورد کرد. البته اين امر مستم اين است که خود دولت از هرگونه گرانفروشي اجتناب کند و به اين امر دامن نزند.
از طرف ديگر، مجلس شوراي اسلامي براي مديريت بازار بايد وارد صحنه شده و ضمن بازخواست جدي از وزراي اقتصادي به تقويت بعد نظارتي خود همت گمارد. تصويب قوانين حمايتي از محرومين و حتي اقشار متوسط جامعه و نيز پيگيري قوانين بر زمين مانده همچون بهبود فضاي کسب و کار که بيش از چهار سال از قانوني شدن آن مي‌گذرد و نيز پيگيري تصويب ماليات بر خانه‌هاي خالي از ديگر اقداماتي است که مجلسي‌ها مي‌توانند براي بهبود وضعيت اقتصادي انجام دهند.
همچنين دستگاه قضايي که اين روزها با ورود نيروهاي تازه‌نفس و انقلابي فضاي اميدوارانه‌اي ايجاد کرده است بايستي قاطعانه با مديران ناکارآمد دولتي و غير‌دولتي و نيز محتکران و فرصت‌طلبان برخورد محکمي‌داشته باشد تا درس عبرتي براي ساير سودجويان باشد. اين برخورد‌ها يقينا راه را بر سرمايه‌گذاران واقعي و نيز توليدکنندگان هموار خواهد کرد.
از سوي ديگر،يکي از مهم‌ترين راهکارهايي که در زمينه کنترل قيمت‌ها موثر است، حذف يا حداقل محدود کردن دلالي در نظام توزيع مي‌باشد. در شرايطي که قيمت برخي اقلام از دو تا 10 برابر افزايش يافته و علت آن هم عمدتا به دليل سودجويي کلان دلالان است پس جا دارد دست‌هاي دلالي از نظام توزيع کوتاه شود. از ديگر اقدامات موثري که در شرايط کنوني مي‌تواند جو گراني‌ها را مديريت کند، حذف رانت‌ها و ويژه‌خواري‌هايي است که نمونه آن را در تخصيص ارز 4200 توماني به کالاهاي اساسي ديديم. اگر تخصيص‌ها به دور از رفاقت‌ها و حب و بغض‌ها و فقط براساس اولويت‌هاي واقعي صورت گيرد چه‌بسا بسياري از توليدکنندگان به راحتي مواد اوليه توليدات‌شان را وارد کرده و چرخ کارگاه‌شان به گردش خواهد افتاد.
همچنين در بازارهايي نظير مسکن نيز مي‌توان با اخذ ماليات بر خانه‌هاي خالي، معاملات بازار مسکن را که در رکود شديدي قرار گرفته، رونق داد، ضمن اينکه اين کار به نوعي افزايش عرضه مسکن محسوب شده و مي‌تواند در کاهش قيمت مسکن نيز نقش مثبتي ايفا کند.
اقدام ديگري که لازم است براي کنترل جو رواني –که به شدت مورد سرمايه‌گذاري دشمن قرار گرفته- انجام شود، نظارت بر فضاي مجازي و رسانه‌ها خصوصا تلگرام است که در طول يک‌سال و نيم اخير ضربه‌هاي متعددي به جو رواني بازارها زد. متاسفانه عدم نظارت کافي بر برخي شبکه‌هاي اجتماعي منجر به افزايش قيمت‌هايي در بازار ارز و نظاير آن شده بود. ضمن اينکه در برخي از اين رسانه‌ها اقداماتي در جهت تحريک مردم براي خريد کالاها و ايجاد کميابي صورت گرفته بود. بر همين اساس، دولت حتي براي کنترل جو رواني براي بازارهاي اقتصادي هم که شده بايد نظارت و کنترل خود بر شبکه‌هاي مجازي را افزايش دهد.
تقويت اقتصاد ملي
اکنون مطالبه اصلي مردم کشورمان رفع مشکلات معيشتي و اقتصادي است. يکي از راهکارهاي اساسي اين امر نيز بهره‌مندي دولت از ظرفيت‌هاي عظيم داخلي و همچنين هدايت نقدينگي سرگردان و مخرب به سمت فعاليت‌هاي اقتصادي مولد و تضمين شده از سوي دولت است.
از سوي ديگر، بستن راه واردات کالاهاي داراي مشابه داخلي يا لوکس، سختگيري در مقابل قاچاق چند ده ميليارد دلاري،

مشخصات

جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید

گلچين سخنراني به مناسبت عيد غدير

1. سخنراني حجت الاسلام والمسلمين مومني به مناسبت عيد غديرخم